عشـــــــق دروغ
♥آغاز عشق ، ساحل وقایع دروغ بود ♥
♥عشقت دروغ ،کل حقایق دروغ بود♥
♥دستت نوشت : عاشق تو هر آن کجا♥
♥دست ظریف و خط شقایق دروغ بود♥
♥افسانه بود وقتی مهر تو بر دل نشست ♥
♥آن لحظه ها . تمام دقایق دروغ بود♥
♥حالا عبور می کنم از هرچه بود و هست ♥
♥از هرچه چشم هاے مرا بر دل تو بست ♥
♥قلبت ولی براے دلم تنگ میشود♥
♥صدها دریغ . قلب من ازسنگ می شود ♥
♥شاید به سنگ بودن خود شرم می کنم♥
♥از تنگ بودن قلب خود شرم می کنم♥
♥خاتون روزهاے قدیمي مرا ببخش ♥
♥بعد از تو باز خاطره تکرار می شود ♥
♥مثل طناب بر تن من دار مي شود♥
♥یادش بخیر عشق تو تنها امید بود♥
♥دیگر گذشت . عشق تو انکار می شود ♥
♥مردے که رفت پیش خودش کم کسی نبود♥
♥چشمی که سوخت قاعدتا تار می شود♥
♥اینجا دو جفت خط موازے و یک نگاه ♥
♥غیر از تو نیز بر همه اجبار می شود♥
♥چشمان مست خواب کسی را به هم نزد ♥
♥وقتی که رفت . چشم تو بیدار می شود.♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ü ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+اگـهــِ عـِشقـِتـــ
+اوني كـهـِـ بــَـراشـ ميــمـــيري
+بـــِهتــــ خـيانَتـــ كُنـهــِـ
+ولــــي بـــاز بـِهتـــ بگـهــِـ دوسـِتــ دارَمــ
+چـــيــكـار ميـــكُنـــــي؟
+چـهــِ حـالــــي بــِهــِتـ دَســتــ ميــدهــِِــ؟